[اسم]

burglar

/ˈbɜːrɡlər/
قابل شمارش

1 دزد سارق

معادل ها در دیکشنری فارسی: دزد سارق
  • 1.Burglars broke into the gallery and stole dozens of priceless paintings.
    1. سارقان وارد گالری شدند و چندین تابلوی با ارزش را دزدیدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان