[اسم]

evening

/ˈiːv.nɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عصر شب

معادل ها در دیکشنری فارسی: شام شامگاه شامگاهی عشا عصر
مترادف و متضاد dusk night nightfall sundown daybreak morning sunrise
  • 1.I'm working late this evening.
    1. من امشب تا دیروقت کار می‌کنم.
in the evening
(در طول) شب
  • 1. In the evenings, I like to relax.
    1. شب‌ها من دوست دارم آرام باشم.
  • 2. What do you usually do in the evening?
    2. معمولاً شب چه کار می‌کنی؟
for the evening
(برای) شب
  • She's going to her sister's for the evening.
    او شب نزد خواهرش [به خانه خواهرش] می‌رود.
tomorrow evening
فردا عصر
  • What are you doing tomorrow evening?
    فردا عصر چه کار می‌کنی؟
Friday/Thursday, etc. evenings
عصرهای جمعه/پنجشنبه و ...
  • We usually go to the movies on Friday evenings.
    ما معمولاً عصرهای جمعه به سینما می‌رویم.
کاربرد واژه evening به معنای عصر
واژه evening به معنای "عصر" به بخشی از روز بین ساعت‌های پایانی بعدازظهر (نزدیک غروب خورشید) تا زمانی که به خواب می‌روید، گفته می‌شود. به بیانی دیگر، "evening" عصر، غروب و شب را در برمی‌گیرد. مثال:
"the long winter evenings" (شب‌های بلند زمستان)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان