[اسم]

flight attendant

/ˈflaɪt əˌten.dənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مهماندار هواپیما

معادل ها در دیکشنری فارسی: مهماندار
مترادف و متضاد steward stewardess
  • 1.She is a flight attendant.
    1. او یک مهماندار هواپیما است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان