[صفت]

popular

/ˈpɑːpjələr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more popular] [حالت عالی: most popular]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرطرفدار محبوب

مترادف و متضاد admired approved favored well liked unpopular
  • 1.At one time miniskirts were very popular.
    1. در یک بازه‌ای از زمان، دامن‌های کوتاه بسیار پرطرفدار بودند.
popular with somebody
نزد کسی محبوب بودن
  • I'm not very popular with my parents at the moment.
    من در حال حاضر خیلی نزد پدر و مادرم محبوب نیستم.

2 عامه(پسند)

معادل ها در دیکشنری فارسی: عامه‌پسند عوام‌پسند
disapproving
مترادف و متضاد mass-market non-specialist simple understandable highbrow
popular music/culture/fiction/entertainment/press ...
موسیقی/فرهنگ/داستان/سرگرمی/مطبوعات عامه‌(پسند)

3 مردمی عمومی

  • 1.The government has little popular support among women voters.
    1. (آن) دولت حمایت مردمی اندکی بین رأی‌دهندگان زن دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان