[اسم]

tour guide

/ˈtʊrˌgɑɪd/
قابل شمارش
[جمع: tour guides]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 راهنمای گردش

مترادف و متضاد tour leader
  • 1.Our tour guide explained the church's history.
    1. راهنمای گردش، تاریخ کلیسا را برایمان توضیح داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان