[عبارت]

frei von der Leber weg reden

/fʁaɪ fɔn deːɐ leːbɐ vɛk ʁeːdən/

1 صریح صحبت کردن بدون خجالت حرف زدن

  • 1.Du bist hier unter Menschen, die dir wohlgesonnen sind, rede frei von der Leber weg.
    1. تو در میان افرادی هستی که دوستان تو هستند، (پس) بدون خجالت حرف بزن.
  • 2.Es gefällt mir, dass sie frei von der Leber weg redet.
    2. این را دوست دارم که او صریح حرف می‌زند.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "فارغ از کبد سخن گفتن" است. احتمالا به علت آنکه کبد در گذشته نمادی برای قرار گرفتن بغض و کینه بوده است؛ این عبارت کنایه از "صریح صحبت کردن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان