[صفت]

Greek

/grik/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: Greeker] [حالت عالی: Greekest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یونانی اهل یونان، [وابسته به کشور و مردم یونان]

معادل ها در دیکشنری فارسی: یونانی یونانی
  • 1.I know a Greek man.
    1. مردی یونانی را می شناسم.
[اسم]

Greek

/grik/
قابل شمارش

2 اهل یونان یونانی

  • 1.That man is Greek.
    1. آن مرد اهل یونان است.

3 زبان یونانی

  • 1.I know Greek a little bit .
    1. کمی زبان یونانی بلدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان