[اسم]

answering machine

/ˈænsərɪŋ məˈʃin/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیام گیر (تلفن)

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیام‌گیر
  • 1.she could leave a message on the answering machine.
    1. او می توانست روی پیام گیر، یک پیغام بگذارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان