[عبارت]

as a whole

/æz ə hoʊl/

1 به طور کلی

  • 1.I like the play as a whole، though the second act seemed somewhat slow.
    1. به طور کلی از آن نمایش خوشم می‌آید، اگر چه پرده‌ی دوم کمی کند به نظر می‌رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان