[قید]

as soon as possible

/æz sun æz ˈpɑsəbəl/
غیرقابل مقایسه

1 در اسرع وقت زودترین زمان ممکن

معادل ها در دیکشنری فارسی: در اسرع وقت هر چه زودتر
مترادف و متضاد quickly soon
  • 1.Give me a call as soon as possible.
    1. در اسرع وقت [در زودترین زمان ممکن] با من تماس بگیر.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان