[اسم]

bay window

/ˌbeɪ ˈwɪndoʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پنجره برجسته پنجره جلو آمده

  • 1.He was sitting at his desk in the alcove of a bay window.
    1. او پشت میزش مقابل پنجره برجسته در شاه نشین نشسته بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان