[فعل]

to be born

/bi bɔrn/
فعل گذرا
[گذشته: was born] [گذشته: was born] [گذشته کامل: been born]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به دنیا آمدن متولد شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: متولد شدن
  • 1.Archie was born in Miami.
    1. "آرچی" در میامی به دنیا آمد.
  • 2.Ellen was born in 1984.
    2. "الن" در سال 1984 متولد شد.
  • 3.Then, most babies were born at home.
    3. در گذشته بیشتر بچه‌ها در خانه به دنیا می‌آمدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان