[عبارت]

to bear fruit

/tuː bɛr frut/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 میوه دادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: بار دادن ثمر دادن

2 مثمرثمر واقع شدن نتیجه دادن، مفید واقع شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: به بار نشستن
  • 1.My efforts are bearing fruit.
    1. تلاش‌هایم دارند مثمرثمر واقع می‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان