[فعل]

to bend down

/bɛnd daʊn/
فعل ناگذر
[گذشته: bent down] [گذشته: bent down] [گذشته کامل: bent down]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خم شدن دولا شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: خم شدن خمیدن دولا شدن
مترادف و متضاد bend over
  • 1.She bent down to put on her shoes.
    1. او خم شد تا کفش هایش را بپوشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان