[اسم]

bridge loan

/ˈbrɪdʒ loʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وام کوتاه مدت

مترادف و متضاد bridging loan
  • 1.I took out a bridging loan to make up the shortfall in the deposit.
    1. من وام کوتاه مدت گرفتم تا میزان نداشته پول پیش قسط را جبران کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان