[فعل]

to check into

/ʧɛk ˈɪntu/
فعل گذرا
[گذشته: checked into] [گذشته: checked into] [گذشته کامل: checked into]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اتاق گرفتن پذیرش شدن

  • 1.We checked into a hotel last night.
    1. دیشب در یک هتل اتاق گرفتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان