[عبارت]

cold feet

/koʊld fit/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جا زدن (در لحظه آخر) دو دل شدن

informal
  • 1.He agreed to go bungee jumping with his friends, but he got cold feet when they arrived at the jump.
    1. او قبول کرد که برای پرش از ارتفاع با دوستانش برود، ولی وقتی به سکوی پرتاب رسیدند، جا زد.
  • 2.It's normal for young people to get cold feet before their wedding.
    2. عادی است که جوان ها قبل از ازدواجشان دو دل بشوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان