[فعل]

to come out

/kʌm aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: came out] [گذشته: came out] [گذشته کامل: come out]

1 منتشر شدن ارائه شدن، اکران شدن (فیلم)

مترادف و متضاد be produced be published be released
  • 1.When does their new album come out?
    1. کی آلبوم جدید آنها منتشر می‌شود؟
  • 2.When is her new novel coming out?
    2. رمان جدید او کی منتشر می‌شود؟

2 طلوع کردن بیرون آمدن (خورشید، ستاره و...)

مترادف و متضاد appear set
  • 1.It becomes really warm when the sun comes out.
    1. وقتی که خورشید طلوع می‌کند، [هوا] واقعاً گرم می‌شود.
  • 2.The rain stopped and the sun came out.
    2. باران بند آمد و خورشید بیرون آمد.

3 بیرون آمدن خارج شدن، بیرون رفتن

  • 1.Would you like to come out for a drink sometime?
    1. دوست داری یک وقتی برای (خوردن) نوشیدنی بیرون برویم؟
  • 2.You put your money in, and the ticket comes out of the machine.
    2. شما پول را داخل دستگاه قرار می‌دهید و بلیت از دستگاه بیرون می‌آید.

4 پاک شدن (از بین) رفتن

  • 1.These ink stains won't come out of my dress.
    1. این لکه‌های جوهر از پیراهنم پاک نمی‌شوند.
  • 2.Will the color come out if I wash it?
    2. اگر این را بشویم، (لکه) رنگ پاک می‌شود؟

5 برملا شدن فاش شدن، معلوم شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: آشکار شدن آشکار شدن
  • 1.After her death, it came out that she'd lied about her age.
    1. بعد از مرگش، معلوم شد که درباره سنش دروغ گفته بود.
  • 2.The full story came out at the trial.
    2. کل ماجرا در دادگاه برملا شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان