[عبارت]

come unstuck

/kʌm ənˈstʌk/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شکست بدی خوردن

  • 1.If you keep on taking risks, you’ll come unstuck one day.
    1. اگر به ریسک کردن ادامه دهی، یک روز شکست بدی می‌خوری.
  • 2.Their plans came badly unstuck.
    2. نقشه آنها شکست بدی خورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان