[اسم]

credit card

/ˈkred.ɪtˌkɑrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کارت اعتباری

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارت اعتباری
مترادف و متضاد bank card cash
to accept a credit card
کارت اعتباری پذیرفتن
  • We accept all major credit cards.
    ما تمام کارت‌های اعتباری مهم و معتبر را می‌پذیریم.
to pay by credit card
با کارت اعتباری پرداخت کردن
  • I paid by credit card.
    من با کارت اعتباری پرداخت کردم.
کاربرد واژه credit card به‌معنای کارت اعتباری
واژه credit card به‌معنای "کارت اعتباری" به کارت کوچک و پلاستیکی گفته می‌شود که به‌وسیله آن می‌توانید برای کالاها یا خدمات مختلف پول پرداخت کنید. کاربرد credit card در ایران با آمریکا و سایر کشورهای غربی متفاوت است. در کشورهای غربی افراد وقتی با credit card پرداخت می‌کنند، بعداً پول آن کالا را پرداخت می‌کنند، اما در ایران کارت اعتباری کارکردی شبیه به debit card دارد و همان موقع خرید از حساب بانکی شما پول کم می‌شود و به حساب فروشنده واریز می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان