[عبارت]

do homework

/du ˈhoʊmˌwɜrk/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تکلیف انجام دادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: مشق نوشتن
  • 1.I do homework every day.
    1. من هر روز تکالیفم را انجام می‌دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان