[قید]

every month

/ˈɛvəri mʌnθ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هر ماه

  • 1.I visit my mother every month.
    1. هر ماه، به ملاقات مادرم می‌روم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان