[اسم]

firing squad

/ˈfaɪərɪŋ skwɑːd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جوخه اعدام جوخه آتش

معادل ها در دیکشنری فارسی: جوخه اعدام
  • 1.He was executed by a firing squad.
    1. او توسط جوخه ی اعدام کشته شد.
  • 2.Many died in front of the firing squad.
    2. بسیاری جلوی جوخه ی آتش کشته شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان