[عبارت]

fly off the handle

/flaɪ ɔf ðə ˈhændəl/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از کوره در رفتن عصبانی شدن، کنترل خود را از دست دادن

informal
  • 1.I told her we should break up and she flew off the handle.
    1. به او گفتم که باید (رابطه‌مان را) بهم بزنیم و او از کوره در رفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان