[اسم]

food miles

/ˈfuːd maɪlz/
غیرقابل شمارش

1 مسافت حمل مواد غذایی از کارخانه به مشتری

  • 1.We keep food miles to a minimum by sourcing products locally.
    1. ما با استفاده از محصولات محلی مسافت حمل مواد غذایی از کارخانه به مشتری را به حداقل می‌رسانیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان