[اسم]

food processor

/ˈfuːd ˌprɑː.ses.ɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دستگاه غذاساز دستگاه چندکاره آشپزخانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: دستگاه غذاساز
  • 1.I bought a new food processor yesterday.
    1. من دیروز یک دستگاه غذاساز جدید خریدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان