[فعل]

to gloss over

/glɔs ˈoʊvər/
فعل گذرا
[گذشته: glossed over] [گذشته: glossed over] [گذشته کامل: glossed over]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لاپوشانی کردن از بیان چیزی خودداری کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ماستمالی کردن
  • 1.The documentary glossed over some important issues.
    1. مستند از بیان چند مسئله مهم خودداری کرد.
  • 2.to gloss over a problem
    2. لاپوشانی کردن یک مسئله
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان