[عبارت]

in advance

/ɪn ədˈvæns/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از پیش از قبل

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیشاپیش
مترادف و متضاد beforehand
  • 1.The money was paid in advance.
    1. آن پول از پیش پرداخت شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان