[عبارت]

in common

/ɪn ˈkɑmən/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مشترک در اشتراک (داشتن)

to have something in common (with somebody)
در چیزی (وجه) اشتراک داشتن (با کسی)
  • I have nothing in common with Tim.
    من هیچ وجه اشتراکی با "تیم" ندارم.
to have a lot in common
در خیلی چیزها اشتراک داشتن
  • 1. Billy and Heather have a lot in common- basketball, a love of pizza, and an interest in snakes.
    1. "بیلی" و "هِدر" خیلی چیزها به اشتراک دارند - بسکتبال، عشق به پیتزا و علاقه به مارها.
  • 2. Paul and I are good friends. We have a lot in common.
    2. من و "پاول" دوستان خوبی [صمیمی] هستیم. ما در خیلی چیزها اشتراک داریم [ما اشتراکات زیادی داریم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان