[حرف اضافه]

in order to

/ɪn ˈɔrdər tu/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به منظور برای

معادل ها در دیکشنری فارسی: برای تا اینکه
  • 1.She worked all summer in order to save enough money.
    1. او کل تابستان را به منظور [برای] جمع کردن پول کافی، کار کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان