[فعل]

to jack around

/ʤæk əˈraʊnd/
فعل گذرا
[گذشته: jacked around] [گذشته: jacked around] [گذشته کامل: jacked around]

1 گمراه کردن فریب دادن

informal
  • 1.Car salesmen always jack you around.
    1. فروشندگان اتومبیل همیشه آدم را گمراه می‌کنند.
توضیحاتی در رابطه با jack around
jack around به معنای فریب دادن و گمراه کردن کسی است؛ به شکلی که فردی را از انجام کاری دارید و برای منافع شخصی به کاری دیگر تشویق کنید.

2 وقت تلف کردن یللی‌تللی کردن

informal
  • 1.Stop jacking around and get some work done!
    1. دست از وقت تلف کردن بردار و کمی کار کن [انجام بده]!

3 وقت کسی را تلف کردن

  • 1.Stop jacking me around and make up your mind!
    1. این‌قدر وقت من را تلف نکن و تصمیمت را بگیر!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان