[اسم]

jack shit

/ʤæk ʃɪt/
غیرقابل شمارش

1 هیچ‌چیز

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد anything nothing
  • 1.He doesn't know jack shit about mechanics.
    1. او هیچ ‌چیزی از مکانیک سرش نمی‌شود.
  • 2.Just shut up, Tom. You don't know jack shit about marketing.
    2. فقط خفه شو "تام". تو هیچ چیزی درباره بازاریابی نمی‌دانی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان