[فعل]

to jack up

/ʤæk ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: jacked up] [گذشته: jacked up] [گذشته کامل: jacked up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بالا بردن قیمت

مترادف و متضاد raise the price
  • 1.The steel companies decided to jack up the price of steel at the beginning of the year.
    1. شرکت‌های فولاد تصمیم گرفتند قیمت فولاد را در شروع سال بالا ببرند.

2 (مواد مخدر) تزریق کردن

  • 1.Drug users were jacking up in the stairwells.
    1. مصرف‌کنندگان مواد مخدر داشتند در زیر پله مواد تزریق می‌کردند.

3 جک زدن (اتومبیل) با جک بالا بردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: جک زدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان