[عبارت]

keen on something

/kin ɑn ˈsʌmθɪŋ/

1 به چیزی تمایل داشتن به انجام کاری تمایل داشتن

  • 1.I wasn't keen on going there on my own.
    1. من تمایل نداشتم که به تنهایی به آنجا بروم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان