[عبارت]

to be loaded for bear

/tuːbiːˈloʊdəd fɔr bɛr/

1 با دست پر آمدن آمادگی کامل داشتن

مترادف و متضاد be prepared
  • 1.I’m loaded for bear, and that’s good because this is going to be a rough day.
    1. من با دست پر آمده‌ام و این چیز خوبی است، چرا که امروز روز سختی خواهد بود.
توضیح درباره اصطلاح loaded for bear
برای رفتن به شکار، شکارچی‌ها در اسلحه خود باروت می‌ریختند. اگر می‌خواستند به شکار حیوانات بزرگی چون خرس بروند، اسلحه را تا ته پر از باروت می‌کردند، برای همین وقتی با آمادگی کامل جایی می‌رویم از این اصطلاح استفاده می‌کنیم.

2 از عصبانیت جوش آوردن

مترادف و متضاد hot under the collar
  • 1.He left here in rage. He was loaded for bear.
    1. او با خشم از اینجا رفت. او از عصبانیت جوش آورده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان