[عبارت]

look like

/lʊk laɪk/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به نظر رسیدن

مترادف و متضاد seem
to look (to somebody) like somebody/something
مانند کسی/چیزی به نظر رسیدن (به نظر کسی)
  • That looks like a good book.
    آن، کتاب خوبی به نظر می‌رسد.
to look (to somebody) as if…/as though…
به نظر رسیدن انگار...
  • You look as though you slept badly.
    به نظر می‌رسد انگار بد خوابیدی.

2 شبیه بودن

معادل ها در دیکشنری فارسی: شباهت داشتن شبیه بودن مانند بودن
مترادف و متضاد resemble to be similar in appearance
to look like somebody/something
شبیه کسی/چیزی بودن
  • 1. He looks like me.
    1. او شبیه من است.
  • 2. Inside is a computerized device that looks like a small turtle.
    2. در داخل، دستگاهی کامپیوتری وجود دارد که شبیه به یک لاک‌پشت کوچک است.
  • 3. The twins look like their mother.
    3. آن دوقلوها شبیه مادرشان هستند.
to look nothing like somebody/something
اصلاً شبیه کسی/چیزی نبودن
  • She looks nothing like her mother.
    او اصلاً شبیه مادرش نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان