[عبارت]

to lose it

/tuː luz ɪt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بالا آوردن استفراغ کردن

informal
مترادف و متضاد throw up
  • 1.I almost lost it at the restaurant when they served snails.
    1. وقتی که حلزون سرو کردند، نزدیک بود در رستوران بالا بیاورم.

2 عصبانی شدن کنترل خود را از دست دادن، قاطی کردن

informal
  • 1.Shut up, or I'm going to lose it!
    1. خفه شو، وگرنه عصبانی می‌شوم!

3 از دست دادن توانایی ذهنی (به‌طور ناگهانی)

informal
  • 1.In the middle of the test, I just lost it.
    1. اواسط امتحان، توانایی ذهنی‌ام را از دست دادم [همه چیز را فراموش کردم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان