[عبارت]

make excuse

/meɪk ɪksˈkjuːs/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بهانه گرفتن توجیه کردن

  • 1.You don't have to make excuses for her.
    1. لازم نیست برای او بهانه بیاوری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان