[عبارت]

on the mend

/ɑn ðə mɛnd/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روبه بهبود در حال خوب شدن

مترادف و متضاد become better healing
  • 1.What you need is some hot chicken soup. Then you'll really be on the mend.
    1. چیزی که تو نیاز داری سوپ مرغ داغ است. آن وقت تو واقعا رو به بهبودی می روی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان