[اسم]

operating table

/ˈɑːpəreɪtɪŋ teɪbl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تخت عمل جراحی میز جراحی

  • 1.The patient died on the operating table.
    1. او روی تخت عمل جراحی جان سپرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان