[عبارت]

out cold

/aʊt koʊld/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیهوش از هوش رفته

مترادف و متضاد in a faint out like a light unconscious
  • 1.As soon as the patient entered the operating room, he was out cold because of the anesthesia.
    1. به محض اینکه بیمار وارد اتاق عمل شد به خاطر داروهای بیهوشی کاملا از هوش رفته بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان