[فعل]

to polish off

/ˈpɑlɪʃ ɔf/
فعل گذرا
[گذشته: polished off] [گذشته: polished off] [گذشته کامل: polished off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تا آخر خوردن یا نوشیدن

informal
  • 1.He polished off that burger in a few minutes.
    1. او در چند دقیقه آن برگر را تا آخر خورد.
  • 2.He polished off the remains of the apple pie.
    2. او بقیه پای سیب را تا آخر خورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان