[عبارت]

put on the dog

/pʊt ɑn ðə dɔg/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جلب توجه کردن نمایش دادن، لباس رسمی پوشیدن

informal old use
مترادف و متضاد show off
  • 1.Did you see Eric scale the stairs on his roller blades in front of everybody? He loves to put on the dog.
    1. آیا "اریک" را دیدی که جلوی همه از پله برقی با اسکیت بالا رفت؟ او عاشق نمایش دادن است.
  • 2.Smiths really put on the dog at their party last night.
    2. خانواده "اسمیت" در مهمانی دیشب واقعا جلب توجه کردند.
توضیح درباره اصطلاح put on the dog
ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح "سگ روی سر گذاشتن" است. همانطور که پیداست این کار بسیار عجیب و غریب است . باعث جلب توجه مردم است. برای همین به کارهای عجیب یا اصطلاحا نمایش دادن جلوی مردم put on the dog می گویند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان