[فعل]

to scarf out

/skɑrf aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: scarfed out] [گذشته: scarfed out] [گذشته کامل: scarfed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرخوری کردن

informal
مترادف و متضاد pig out pork out
  • 1.I scarf out whenever we have pizza.
    1. هر وقت پیتزا داریم، من پرخوری می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان