Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فروشگاه لوازم التحریر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
stationery store
/ˈsteɪʃəˌnɛri stɔr/
قابل شمارش
1
فروشگاه لوازم التحریر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نوشتافزارفروشی
1.Running a stationary store is not a hard job.
1. اداره یک فروشگاه لوازمالتحریر کار سختی نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
stationery
stationer
stationary bicycle
stationary
station wagon
stationer’s
stationmaster
statism
statistic
statistical
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
