[فعل]

to stay in

/steɪ ɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: stayed in] [گذشته: stayed in] [گذشته کامل: stayed in]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در خانه ماندن

  • 1.I feel like staying in tonight.
    1. امشب حس این را دارم که در خانه بمانم.
  • 2.I'm staying in this evening because I'm tired.
    2. من امشب در خانه می‌مانم، چون خسته‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان