[عبارت]

take exception

/teɪk ɪkˈsɛpʃən/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 برخوردن ناراحت شدن، اعتراض کردن

  • 1.I take great exception to the fact that you told my wife before you told me.
    1. من خیلی از اینکه تو قبل از اینکه به من بگویی به زنم گفتی ناراحت شدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان