[فعل]

to tie in with

/taɪ ɪn wɪð/
فعل گذرا
[گذشته: tied in with] [گذشته: tied in with] [گذشته کامل: tied in with]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تداخل زمانی داشتن همزمان بودن

  • 1.The concert will tie in with the festival of dance taking place the same weekend.
    1. کنسرت با جشنواره رقصی که همین هفته برگزار می‌شود تداخل زمانی خواهد داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان