[اسم]

town hall

/ˌtaʊn ˈhɔːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ساختمان شهرداری تالار شهرداری

معادل ها در دیکشنری فارسی: ساختمان شهرداری
  • 1.He said people had the right to know how much restructuring at the town hall cost.
    1. او گفت مردم حق دارند بدانند بازسازی ساختمان شهرداری چقدر هزینه داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان