[فعل]

to turn away

/tɜrn əˈweɪ/
فعل گذرا
[گذشته: turned away] [گذشته: turned away] [گذشته کامل: turned away]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اجازه ورود ندادن برگرداندن

معادل ها در دیکشنری فارسی: رو گرداندن
  • 1.The theater had to turn away some people because there were no tickets left.
    1. (بلیت فروش) تئاتر مجبور شد به برخی از مردم اجازه ورود ندهد چون بلیطی برای فروش نمانده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان